محصول کیمیاسل یک فراورده سلولي است كه در آن از سلولهاي استرومايي مزانشیمی کلونال مشتق از مغز استخوان انسانی (hBM-cMSCs) استفاده ميشود. سلول استرومایی مزانشیمی، ابتدا در سال 1970، توسط Friendenstein از خون مغز استخوان شناسایی شده است. از آن زمان تاکنون این سلولها از منابع متنوعی مثل ماهیچه، خون بند ناف، کبد، جفت، پوست، مایع آمونیوتیک، غشای سینوویال و ریشه دندان جدا شدهاند. با این وجود خون مغز استخوان هنوز به عنوان رایجترین منبع سلولهای مزانشیمی استرومایی محسوب میشوند.
سلولهای استرومايي مزانشیمی جداشده از مغز استخوان به طورکلی 001/0 درصد از جمعیت سلولهای تک هسته مغز استخوان را شامل میشوند. این سلولها جمعیت کوچکی از سلولهای غیرخونی و تمایز نیافته استرومای مغز استخوان هستند. کنام این سلولها در حالت غیرتکثیری یا خاموش در دیواره داخلی حفره مغز استخوان است. این سلولها به روش اسپیراسیون مغز استخوان از بافت مغز استخوان جدا میشوند و 4 تا 24 ساعت پس از کشت با وجود خاصیت چسبندگی به کف ظروف کشت پلاستیک، چسبیده و با ایجاد کلونی (به عنوان یکی از مشخصههای اصلی این سلولها) شروع به تکثیر میکنند. مورفولوژی این سلولها در حالت کشت آزمایشگاهی دوکی شكل، چندوجهی و کشیده به قطر تقریبی 30-15 میکرومتر است و حاوی یک هسته بزرگ و مشخص است که حجم وسیعی از سلول را به خود اختصاص داده است. این سلولها با توجه به توانایی تکثیر بالا (نیاز به انرژی زیاد) و ترشح ماده زمینه دارای اندامکهای میتوکندری، دستگاه گلژی و سیستم رتیکلوم اندوپلاسمی گسترده نسبت به سلولهای تخصص بافتی هستند. واکوئلهای بینابینی و ترشحی جداشده از اندامکهای نامبرده در سیتوپلاسم سلولی قابل مشاهده است. این وزیکولهای ترشحی با روش اگزوسیتوز از غشا سلول جوانه زده و به بیرون از سلول ترشح میشود. این سلولها با ایجاد پاهای کاذب سیتوپلاسمی توانایی مهاجرت و جابجایی در کف ظرف کشت را دارد. انجمن بین المللی سلولهای درمانی (ISCT) حداقل معیارهای اصلی (Minimal Golden Standard Criteria) را برای اثبات هویت سلولهای استرومایی مزانشیمی بالغین تعریف کرده است که سلولهای hBM-cMSCs آنها را به خوبی نشان میدهد. این معیارها شامل چسبندگی به ظروف پلاستیک، بیان مارکرهای مزانشیمی سطح سلول (CD73، DC90 و CD105) و عدم بیان مارکرهای سلولهای بنیادی خونی و اندوتلیالی (CD45،CD34، (CD20 ،HLA‐DR) و توانایی تمایز آنها به سه دودمان اسکلتی یعنی استئوبلاستها، کندروبلاستها و آدیپوسیتها است. علاوه براین خصوصیات اصلی، عدم بیان مولکولهای MHC کلاس II (HLA-DR) از ویژگیهای شاخص فنوتیپ hBM-cMSCs است.یکی از دلایل اصلی که میتوان hBM-cMSCs را به صورت آلوژن در سلول درمانی استفاده نمود، شواهد آزمایشگاهی، پریکلینیکال و کلینیکی معتبر است که مربوط به عدم بیان HLA-DR توسط آنهاست. لذا، این سلولها توسط سیستم ایمنی فرد گیرنده شناسایی و پسزده نمیشود.
چندین سایتوکاین و فاکتورتنظیمی در ویژگی تعدیل سیستم ایمنی توسط سلولهای مزانشیمی دخیل هستند. این فاکتورها شامل IL10،TGFB، PGE2، IDO، NO میباشند.این فاکتورها از تکثیر و فعالیت سلولهای سیستم ایمنی مثل Tcell، Bcell، DC، NKcell، مونوسیت، ماکروفاژ و نوتروفیل ممانعت به عمل میآورند.
با توجه به ویژگیهای سلولهای استرومایی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان مثل قابلیت خودنوزایی (Self-Renewal) و تمایز (Differentiation) به انواع سلولهای تخصصی از جمله سلولهای خونی، قلبی، عصبی، استخوانی و غضروفی ،تعدیل سیستم ایمنی، بازسازی و ترمیم بافتهای مختلف بدن بدنبال آسیب و جراحت، و همچنین ویژگی تکثیر و مهاجرت، میتوانند به درون بافتهای آسیب دیدهای که بخش عمده سلولهای آنها از بین رفته است، پیوند زده شوند و جایگزین سلولهای آسیب دیده شده و به ترمیم و رفع نقص آن بافت بپردازند. از دیگر ویژگی مهم سلولهای استرومایی مزانشیمی که آنها را به عنوان منبع خوبی برای سلولدرمانی و پزشکی بازساختی تبدیل کرده است، میتوان به خاصیت تعدیل سیستم ایمنی و ترشح فاکتورهای تروفیک اشاره کرد. از خصوصیات جالب توجه دیگر سلولهای استرومایی مزانشیمی ثبات ژنتیکی آنها در عین تکثیر است، که آنها را به یک کاندیدای ایدهآل برای سلول درمانی تبدیل کرده است. درمانهای مبتنی بر سلول، نیاز به حجم بالایی سلول دارد که سلولهای استرومایی مزانشیمی قادرند این کپیهای کاملا مشابه، بدون تغییر در خصوصیات ژنتیکی را تولید کنند. امروزه، بهطور فزایندهای مطالعات بالینی زیادی از سلولهای استرومایی مزانشیمی برای درمان اختلالات مرتبط به سیستم ایمنی مانند بیماری GVHD، بیماری کرون، مولتیپل اسکلروز و بیماری MS و RA و بیماری کمردرد مزمن (LBP) استفاده میکنند.